سرنخهای دیدار احتمالی موجودات فضایی از منظومه شمسی
رضا زارع پور- احتمالا تمدنهای هوشمند بیگانه نیز مانند ما با کاوشهای فضایی خود آلودگی ایجاد میکنند.
آیا موجودات هوشمند فضایی از منظومه شمسی دیدن کردهاند؟ این یک سوال مسخره نیست. گذشته از هر چیز، منظومه شمسی بیش از ۴ میلیارد سال عمر دارد و اگر حیات هوشمند جایی دیگر کهکشان ما پدیدار شده باشد، این احتمال وجود دارد که به سطح لازم پیشرفت تکنولوژی برای کاوش منظومههای دیگر، از جمله منظومه ما دست یافته باشد.
جستجو برای مصنوعات فرازمینی
چندین روش عمده برای شکار حیات هوشمند خارج از زمین وجود دارد. اولین رویکرد جستجو برای نشانهای از هرگونه حیات است، چه هوشمند چه غیر هوشمند. این با اختلاف متداولترین روش در اخترشناسی است و معمولا اهداف آن دیگر منظومههای ستارهای هستند — برای مثال، جستجو به دنبال مواد شیمیایی حاصل از حیات در اتمسفر دیگر سیارهها.
اما جستجو برای حیات فرازمینی در مکانهایی درون منظومه خورشیدی نیز دنبال میشود؛ مانند سطح مریخ و اتمسفر غنی از هیدروکربن تایتان، قمر زحل.
رویکرد دیگر، جستجوی اختصاصی حیات هوشمند است، زیرا فرض بر این است که بیگانگان هوشمند بسیار سادهتر از میکروبها میتوانند حضور خود را نشان دهند. برای نمونه، ما میتوانیم به دنبال بیگانگان ارتباطی بگردیم که حضور خود را از راه طول موجهای رادیویی یا نوری مخابره میکنند. جستجو به دنبال سیگنالهای رادیویی مصنوعی پایه و اساس برنامهٔ جستجو برای هوش فرازمینی (Search for Extraterrestrial Intelligence – SETI) است.
اما بیگانگان هوشمند میتوانند سرنخهایی دیگر نیز از خود به جا بگذارند. اگر آنها بتوانند ابرسازههایی مثل حباب دایسون بسازند، ما میتوانیم در جستجوی منظومههای دیگر، این ابرسازهها را پیدا کنیم. برای مثال، سازههای اطراف یک ستاره که به قدر کافی بزرگ باشند، میتوانند نوری را که میبینیم تغییر دهند و این میتواند نشانهای از فعالیت هوشمند به شمار بیاید.
تا به حال، تمام جستجوها برای حیات فرازمینی بینتیجه بودهاند. اما یک راه دیگر وجود دارد که نسبتا مهجور مانده: جستجو برای مصنوعات فرازمینی (Search for Extraterrestrial Artifacts – SETA). ایدهٔ پشت این رویکرد این است که اگر بیگانگان به اندازهٔ کافی پیشرفته شوند، احتمالا بخواهند کهکشان را کاوش کنند؛ یا خودشان، یا با فضاپیماهای رباتیک. در تاریخ تقریبا ۴٫۵ میلیارد سالهٔ منظومهٔ شمسی، این بیگانگان احتمالا زمان بسیاری داشتهاند که از همسایگی ما عبور کنند و حتی ردی از خود به جا گذارند.
بقایا
برخلاف SETI، پروژهٔ SETA به اخترشناسان این امکان را میدهد که مانند باستانشناسان به حفاری تاریخ بپردازند. آنها نیازی ندارند که به امید گرفتن سیگنالی از تمدنهای بیگانه، که همزمان با گوش کردن ما فعال هستند، منتظر بمانند. در واقع این امکان وجود دارد که تمدنهای متعدد در کهکشان شهور کرده و از بین رفته باشند.
شاید این تمدنها پیش از نابودی (یا رها کردن کاوش برای انجام کاری جالبتر) چیزی را در منظومهٔ شمسی ما جا گذاشته باشند.
در مقالهای جدید که در دیتابیس arXiv قرار داده شده، اخترشناسان یک استراتژی پیشنهاد دادهاند که با استفاده از تلسکوپها، ابزارهای پیمایش و کاوشگرهای سیارهای نشانههای دیدار بیگانگان در گذشته جستجو شوند. آنها سه دسته بقایا را معرفی میکنند که احتمال شناسایی آنها وجود دارد.
الین دسته، اشیاء معمولی روی سطح هستند — فضاپیماهای مرده و رها شده، کاوشگرها و حتی زباله. در تاریخ نسبتا کوتاه کاوش بشر در منظومهٔ شمسی، ما ماه و مریخ را با دهها فضاپیمای خراب و تکههای متنوع زباله انباشتهایم، پس منطقی است فرض کنیم یک تمدن بیگانه نیز همین کار را انجام دهد.
به علاوه، چون بسیاری از سطوح در منظومهٔ شمسی فرسایش یا آتشفشان تجربه نمیکنند، یک ساختهٔ رها شده میتواند میلیاردها سال قابل شناسایی بماند.
علاوه بر مصنوعات سطحی، فضاپیماهایی میتوانند در فضای بینسیارهای سرگردان باشند — دستهای که عموما با عنوان «کمینکنندگان» شناخته میشود. آنها شاید در یک نقطهٔ لاگرانژی ثابت یا در مدار یک قمر دوردست منتظر هستند. این احتمال وجود دارد که آنها فعال باشند و اتفاقهای جالب منظومهٔ شمسی را نظارت و ثبت کنند، یا مرده باشند و فرقی با یک سیارک یا دنبالهدار نکنند.
دست آخر، ما میتوانیم با مصنوعات بینستارهای روبرو شویم؛ آنهایی که هیچگاه در یک منظومهٔ شمسی نمیمانند و بیهدف در کهکشان از یک منظومه به منظومهای دیگر میگردند. ما در حال حاضر چند ابزار برای شناسایی این نوع ساختهها داریم؛ از جمله تلسکوپهای پیمایش اخترشناسی عریض و ماموریتهای سیارهای.
نشانههای آسیب
ما شاید بتوانیم از ابزارهای پیمایشی موجود برای یافتن شواهدی از ماجراجوییهای بینستارهای و بینسیارهای استفاده کنیم. برای مثال، هر فضاپیمای بینستارهای درست و حسابی نیاز به نوعی پیشرانه دارد. و چون حتی بیگانگان نیز باید از قوانین نیوتن تبعیت کنند، باید نوعی خروجی وجود داشته باشد تا فضاپیما را به جلو براند. هرچقدر بخواهیم وسیله سریعتر باشد، خروجی آن باید قویتر باشد؛ این باعث میشود فضاپیما به طور بالقوه برای تلسکوپ فضایی جیمز وب یا رصدخانهٔ اشعهٔ X چاندرا قابل مشاهده باشد.
سفر بینستارهای میتواند با پیشران لیزری از طریق بادبان نوری نیز انجام شود، که می توان آن را شناسایی کرد. این امکان نیز وجود دارد که سرنخهای نامحسوستری را بیابیم، مانند ناهنچاریهای گرانشی — مدارهای اشیاء کوچک که چندان با عقل جور در نمیآیند زیرا احتمالا توسط فضاپیماهای عبوری دچار آشتفگی شدهاند.
دست آخر، میتوانیم به جای مشاهدهٔ منفعلانه، به دنبال نشانههایی از تداخلهای گذشته در منظومهٔ شمسی بگردیم. برای مثال، اگر بیگانگان در گذشته در عطارد یک معدن ایجاد کرده باشند، ما همچنان میتوانیم آن را ببینیم. یا اگر تجهیزاتی سنگین هنوز فعال است، مقداری پسماند گرمایی تولید میکند که میتوان آن را در تشعشعات آزاد شده از سطح سیاره یا قمر تمییز داد. سرانجام، احتملا بتوانیم ناهنجاریهای ژئوشیمیایی کشف کنیم — نتیجهٔ دخالت در فرایندهای شیمیایی روی یک سیاره (یا فقط آلودگی).
نویسندگان نشان میدهند که چگونه میتوان از رصدخانههای فعلی و آینده و کاوشگرهای منظومهٔ خورشیدی برای شکار این مصنوعات بدون نیاز به تغییر پارامترهای ماموریت آنها استفاده کرد. اگر در حال پویش سطح سیارات و تصویربرداری از پهنههای منظومهٔ شمسی هستیم، میتوانیم سوار بر این ماموریتها به دنبال شواهد حیات فرازمینی باشیم.