رفاه و تامین اجتماعی

خاله‌ها و عمه‌های بدون فرزند؛ زنانی که تعریف نقش‌های خانوادگی را عوض می‌کنند

کارولین وقتی داشت بزرگ می‌شد آینده‌ای پر از بچه را برای خودش تصور می‌کرد. حالا پنجاه و چند سال دارد و به آرزویش رسیده است، اما نه دقیقا به همان شکلی که تصور می‌کرد. او خودش هرگز “در موقعیتی که مناسب” بچه‌دار شدن باشد نبود، اما به عنوان عمه درگیر هشت برادرزاده است.

او که یک روان‌شناس جنایی است و در جنوب انگلستان زندگی می‌کند می‌گوید “بعضی وقت‌ها توصیفم از وضعیت این است که برادرهایم به جای من هم تولید مثل کرده‌اند. کلی بچه اطرافم هست که دوستشان دارم، ولی خودم حتی یک شب هم بی‌خوابی نکشیده‌ام.”

برای او ایفای نقش به عنوان عمه “مثل یک امتیاز اضافه است”. به نظرش پذیرش این نقش نوعی مخالفت با تبلیغ “سرسختانه” نقش مادر است، و آرزو دارد زنان بیشتری به این “گزینه کاملا معتبر” گرایش نشان دهند.

خاله یا عمه بی‌بچه همیشه جایگاهی جذاب در فرهنگ و ادبیات داشته است، و به نوعی تصویرگر “دیگری” بوده است. خاله یا عمه بودن عمدتا به عنوان بهترین گزینه بعد از مادر بودن معرفی می‌شود، و حاوی نوعی هشدار راجع به زنانی است که خارج از انتظارات مرسوم از نقش زنان رفتار می‌کنند.

پاتریشیا سوتیرین، استاد ارتباطات در دانشگاه فناوری میشیگان، می‌گوید این که ما هیچ راه معناداری برای توصیف زنی که خودخواسته نقش خاله یا عمه را به مادر ترجیح می‌دهد نداریم “بیانگر فقر زبانی ما است”. او عقیده دارد که خاله‌ها و عمه‌ها هنوز “از آن احترامی که لازمه نقش مهمشان در زندگی ما است برخوردار نیستند”.

تعداد زنانی که به دلایل مختلف بچه‌دار نمی‌شوند رو به افزایش است. به همین خاطر، کارشناسان می‌گویند که دیگر وقتش است دوباره به نقشی که خاله و عمه ایفا می‌کنند نگاه کنیم و فواید اجتماعی آن، و جایگاه رضایت‌بخش و حتی قالب‌شکن آن را به رسمیت بشناسیم.

بر کسی پوشیده نیست که دنیا شاهد تغییرات جمعیتی است، اتفاقی که دارد جوامع را وادار می‌کند انتظارات سنتی خود از خانواده را کنار بگذارند. در سال ۲۰۱۹، ۴۹ درصد زنان بریتانیایی که در سال ۱۹۸۹ متولد شده‌اند بدون داشتن حتی یک بچه تولد ۳۰ سالگی خود را جشن گرفتند. در سال ۲۰۱۸، از هر هفت زن آمریکایی ۴۰ تا ۴۴ ساله یک نفر هیچ بچه‌ای نداشت.

اما سیاست‌ها، رسانه‌ها و رسوم هنوز بر اساس خانواده سنتی تعریف می‌شوند. ونسا می و کینرت لهاد، جامعه‌شناسان دانشگاه‌های منچستر و تل‌آویو، می‌گویند که این مساله در عین حال باعث می‌شود که نقش خاله‌ها و عمه‌ها – و البته دایی‌ها و عموها – در جامعه و خانواده عمدتا از دید پژوهش‌های دانشگاهی پنهان بماند.

خانم لهاد می‌گوید برخلاف “نقش و انتظارات اکیدی” که برای مادران تعریف شده است، خاله‌ها و عمه‌ها “متر و معیار” مشخصی ندارند. همین باعث می‌شود که دست آن‌ها، فرای تفاوت‌های بزرگ فرهنگی، برای تعریف روابط و مسئولیت‌های خانوادگی خود باز باشد.

یک منبع خوب راهنمایی وبسایتی است که ملانی نوتکین در سال ۲۰۰۸ راه انداخت. هدفش ارائه تعریفی جدید از خاله و عمه معاصر بود.

خانم نوتکین که حالا ۵۲ سال دارد می‌گوید که سال‌ها منتظر بچه‌دار شدن بود – اتفاقی که هرگز نیفتاد – اما متوجه شد که خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌هایش “به کانون زندگیش تبدیل شده‌اند”. خیلی از دوستانش هم وضعیت مشابهی داشتند و دورهمی‌هایشان به “صحبت راجع به برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌ها می‌گذشت”.

بررسی‌های او نشان داد که تصویری که از زنان بی‌بچه در رسانه‌ها و تبلیغات نشان داده می‌شد “اغلب حاوی کلیشه‌هایی بود که لزوما مثبت نبودند”. او می‌گوید “احساس کردم وقتش شده است که به درکی جمعی از این نسل از زنان برسیم که غالبا حتی به عنوان یک گروه مشخص اجتماعی نیز به رسمیت شناخته نمی‌شوند.”

او در بخش تبلیغات مشغول است، برای همین در ابتدا به این مساله به عنوان فرصتی مناسب برای کسب‌وکار نگاه می‌کرد. اما بعد از راه انداختن وبسایت و نوشتن دو کتاب متوجه شد که توانمندسازی نقش خاله و عمه بی‌بچه تاثیری عمیق بر بسیاری از زنان دارد.

این وبسایت کمک شایانی به پژوهش‌های خانم می و خانم لهاد کرده است، با این حال دومی می‌گوید خاله‌ها و عمه‌ها “مسئولیت‌هایی دارند که آن‌طور که از مسئولیت انتظار داریم مستند نشده‌اند”. نتیجه این وضعیت این است که شاید در موقعیت‌های گوناگون، مانند نیاز به گرفتن مرخصی برای مراقبت از خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌ها یا مسائل مربوط به ارث، به آن‌ها توجه نشود. او علاقه دارد که نقش خاله و عمه از طرف جامعه و سیاست‌گذاران به عنوان نقشی “مهم، ارزشمند، و تاثیرگذار” به رسمیت شناخته شود، “نه نقشی که چون حوصله شخص سر رفته است به عهده می‌گیرد”.

خانم سوتیرین می‌گوید راه‌های زیادی “برای ایفای نقش به عنوان خاله و عمه هست” و همین که راجع به این نقش صحبت و پژوهش می‌شود نشانه تغییر وضعیت است.

او می‌گوید نبودن یک معیار مشخص برای نقش خاله و عمه، و نبودن فشاری مشابه فشاری که اجتماع به پدر و مادر می‌آورد، باعث می‌شود که آن‌ها آزادی بیشتری “برای بردن ما در جهت‌های متفاوت و نشان دادن گزینه‌های ممکن دیگر” داشته باشند. آن‌ها می‌توانند در صورت تمایل یا نقش مادر را ایفا کنند یا “رهایی‌بخش ما از ایده‌هایی درباره روابط خانوادگی باشند که مانع از پیشرفت ما می‌شوند، که واقعیت‌های زندگی ما را به رسمیت نمی‌شناسند”.

کارولین می‌پذیرد که برای بعضی از زنان نداشتن بچه می‌تواند بسیار دردآور باشد، اما می‌گوید اگر کسی از خودش بپرسد که از این که “صرفا” یک عمه است ناراحت است یا نه، جواب “بسیار محکمی” خواهد گرفت. به گفته او “بعید است کسی زندگی من را ببیند، رابطه من با برادرزاده‌هایم را ببیند، و دلش برایم بسوزد. راستش را بخواهید فکر می‌کنم ما باید این سبک زندگی را بیش از این‌ها به عنوان یک گزینه مثبت به زن‌ها معرفی کنیم.”

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا