از چهارگاه تا تیسفون: صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل
مجید افشار | در سده نوزدهم میلادی، با بنیان گرفتن شعبه موزیک در دارالفنون، شناساندن موسیقی غرب به ایرانیان به شکل هدفمند آغاز شد. تمرکز البته بر موسیقی نظامی جهت کاربرد در دستههای ارتش بود. استادان سازهای غربی برای آموزش نوازندگان به تهران آمدند و آهنگسازان هم کم کم به ساخت اثر برای این سازها – با الهام از موسیقی ایران – علاقهمند شدند.
یکی از سازهایی که در داد و ستدهای فرهنگی با اروپا در ایران رواج یافت ویلنسل بود. دقیقا یکصد سال پیش، در ۱۹۲۱، نخستین قطعه ایرانی برای ویلنسل نوشته شد: «چهارگاه» اثر سورن آراکلیان. به همین بهانه، هفته پیش مجموعهای در اروپا منتشر شد با عنوان «صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل: ۲۰۲۱-۱۹۲۱».
پژمان اکبرزاده، پژوهشگر موسیقی و دبیر این مجموعه میگوید: «آراکلیان تحصیلات موسیقی خود را در تفلیس و پراگ انجام داده بود و از دههی ۱۹۲۰ میلادی، استاد هنرستان عالی موسیقی در تهران بود. امروز که به اثر او گوش میکنیم ممکن است فضای آن قدری تکراری به نظر برسد زیرا بسیاری از آهنگسازان ایرانی در دورههای بعد به شکل مشابهی از دستگاه چهارگاه بهرهبرداری کردند، ولی اگر به زمان ساخت این اثر (۱۹۲۱) توجه کنیم درمییابیم آهنگسازانی که کارهایشان را به این شکل – با الهام از چهارگاه – آفریدند، در آن زمان یا به دنیا نیامده بودند و یا فعالیت حرفهای خود را آغاز نکرده بودند.»
کشف «چهارگاه» در پاریس
نام قطعهای که سورن آراکلیان برای ویلنسل نوشته در بایگانی هیچ کتابخانهای در داخل و خارج از ایران به چشم نمیخورد. تنها نسخه، در بایگانی شخصی مهرداد بَران (رنجبران) در پاریس پیدا شده است. او در دهه ۱۹۶۰ میلادی هنرجوی ویلنسل در هنرستان عالی موسیقی در تهران بوده است.
مهرداد رنجبران در دورانی که فعالیتهای حرفهای آراکلیان متوقف شده بود برای خرید ساز و نت به دیدار او میرود. «چهارگاه» در میان انبوه نتهایی بوده که از بایگانی آراکلیان به رنجبران میرسد. هنرجوی جوان چند سال بعد برای ادامه تحصیل در رشته ویلنسل به آمریکا میرود و در دوران تحصیل در دانشگاه میزوری یک بار این اثر را اجرا میکند که با استقبال استادان دانشگاه مواجه میشود. پس از آن اما «چهارگاه» به فراموشی سپرده میشود.
قطعه نادر دیگری که در مجموعه «صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل» آمده، «شور» ساخته حسین ناصحی (۱۹۷۷-۱۹۲۵) است؛ یکی از برجستهترین آهنگسازان معاصر ایران که چهرههایی چون حسین دهلوی و احمد پژمان از شاگردان او بودند. ناصحی سالها استاد و رهبر ارکستر هنرستان عالی موسیقی بود ولی فعالیتهای سیاسی او علیه حکومت شاه عموما سدی برای ارائه آثارش در برنامههای بزرگ هنری بود.
ناصحی در سن ۵۶ سالگی در تهران درگذشت. او «شور» (برای ویلنسل) را در سال ۱۹۵۳ نوشت و آنرا به ثمین باغچهبان، همکلاسی خود که بعدها آهنگسازی نامدار شد، تقدیم کرد. این اثر در معدود مواردی روی صحنه اجرا شد ولی پیش از این در دسترس عموم نبود. پژمان اکبرزاده میگوید: «اگر کار روی این پروژه دیرتر انجام میشد ما به احتمال بسیار زیاد، نخستین آثار آهنگسازان ایرانی برای ویلنسل را برای همیشه از دست میدادیم.»
نبود ناشر: معضلی بزرگ برای آهنگسازان ایرانی
ناپدید شدن آثار آهنگسازان ایرانی که در اروپا تحصیل کردند و از آغاز سده بیستم به ایران آمدند پدیده تازهای نیست. این موضوع یک خلاء بزرگ برای مجریان موسیقی و همچنین پژوهشگران پدید آورده است. ساختههای آراکلیان و ناصحی که از نابودی نجات پیدا کردهاند از موارد خوش اقبالاند. در یکی از بروشورهای برجای مانده از کنسرت ارکستر سمفونیک بلدیه (شهرداری تهران) در ۱۳۱۵/۱۹۳۶ نام «رقص ایرانی (اقتباس از شاهنامه فردوسی)» از غلامحسین مینباشیان به چشم میخورد. او از نخستین ایرانیانی بود که در رشته موسیقی در اروپا تحصیل کرد. غلامحسین مینباشیان همچنین نخستین رهبر یک ارکستر سمفونیک در ایران به شمار میرود. از قطعهی او تنها نام آن برجای مانده و نت یا ضبط آن در هیچ منبعی یافت نشده است. پرویز محمود، بنیانگذار ارکستر سمفونیک تهران نیز پیش از کوچ به آمریکا در ۱۳۲۸/۱۹۴۹، قطعات گوناگونی با الهام از تاریخ ایران باستان و موسیقی محلی کشور آفرید: «مهرگان»، «سوییت ایرانی»، «فانتزی کُرد» … نت و ضبط هیچیک از این آثار نیز در دسترس نیستند.
رضا والی، استاد آهنگسازی دانشگاه کارنگی مِلون در پیتسبورگ، نبود ناشر را از مهمترین مشکلات برای آهنگسازان ایرانی در گذشته میداند. او میافزاید: «زمانی که کار چاپ نمیشود، به ندرت اجرا میشود. وقتی آثار اجرا نمیشدند به مرور از بین میرفتند. از سوی دیگر، آهنگسازان نسل بعد که میخواستند بر پایه موسیقی ایران آهنگسازی کنند به ندرت امکانی برای مطالعه آثار گذشتگان و بهرهمند شدن از تجربیات آنها را داشتند. در نتیجه مجبور میشدند دائما همه چیز را از صفر شروع کنند.»
پانزده آهنگساز از چهار نسل
پس از آراکلیان و ناصحی که به ترتیب در ۱۹۲۱ و ۱۹۵۳ نخستین آثار ایرانی برای ویلنسل را آفریدند. آهنگسازانی با گرایش مدرنتر نیز به این جریان پیوستند. علیرضا مشایخی از جمله این چهرههاست که از پرچمداران اصلی موسیقی مدرن در ایران به شمار میرود. او در ۱۹۶۵ یک سونات برای ویلنسل آفرید که در مجموعه «صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل» در دسترس قرار گرفته است. در دهههای بعد، شیدا قرچهداغی، ایرج صهبایی، مهران روحانی، بهزاد رنجبران و … به آهنگسازی برای ویلنسل دست زدند ولی همه آنها خود را مقید به کاربرد نغمههای ایرانی نکردند.
در مجموعه «صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل» ساختههای چهار نسل از آهنگسازان جای گرفته است. آثار، در کنار جنبه تاریخی، دگرگونی کاربرد موسیقی ایران در آهنگسازی برای این ساز را به خوبی نشان میدهند. «آواز جان» ساخته شهاب پارنج یکی از آثارِ درج شده در این مجموعه است که در آن تنها به الهامگیری کُلی از فضای موسیقی ایرانی بسنده نشده است.
پارنج امکانات ویلنسل برای ارائه موسیقی ایران را گسترده ارزیابی میکند و میگوید: «باور عمومی این است که ویلن مناسبترین ساز غربی برای اجرای موسیقی ایرانی است ولی فکر می کنم ویلنسل به دلیل رزونانس یا تواناییِ تشدید صدا، از ویلن هم امکانات بیشتری در اختیار میگذارد؛ به ویژه که ساختار و شیوه نواختن آن به به کمانچه نزدیک است.»
مجموعه «صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل» با تازهترین آثاری که با الهام از موسیقی ایران در سال ۲۰۲۱ آفریده شده به پایان میرسد: «سوییت ایرانی» (در سه بخش: اقبال، آواز، نیشابورک) ساخته کاظم داوودیان و «تیسفون» از مهدی حسینی.
«سوییت ایرانی» به تازگی توسط توسط بنجامین کَپس در واشینگتن به ضبط رسیده و «تیسفون» قرار است به زودی در جشنواره جهانی موسیقی نو در سنتپترزبورگ به اجرا درآید.
انتشار مجموعه «صد سال موسیقی ایران برای ویلنسل ۲۰۲۱ – ۱۹۲۱» همچنین تلاشی است برای شناساندن این آثار به نوازندگان غیرایرانی و تشویق آنها به اجرای این قطعات؛ ادبیاتی تازه برای سازی که در سراسر دنیا نوازنده و شنونده دارد.