بایدهای و نبایدهای دولت پزشکیان برای شنیدن صدای مردم؛ ثمنها تقویت شود
رییسجمهور منتخب در اولین بیانیه خود در قامت یک رییسجمهور تلاش برای شنیدن صدای مردم را پیگیری میکند. با تکرار این نکته در اولین بیانیه رییسجمهور، این مقوله از یک شعار تبلیغاتی خارج و به برنامه جدی دولت او تبدیل شد.
«بایدها و نبایدهای شنیدن صدای مردم» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم بامداد لاجوردی است که در آن آمده: تنها نامزدی که زنگ خطر خیل عظیم غایبان و منفعلان انتخابات ریاستجمهوری را به صدا درآورد، مسعود پزشکیان بود. او بارها به دیگر نامزدها یادآور شد که از نظر اکثریت مردم همه نامزدها یک کاسه هستند و مقصر وضع موجود -به مضمون- منظور او این بود که برای مردم سعید و مسعود تفاوت وجود ندارد. او پس از دور اول انتخابات نیز در مناظره با سعید جلیلی این حقیقت مهم را در رسانه ملی تکرار کرد که بیش از 60درصد رایدهندگان اصلا اعتنایی به صندوق رای نداشتند.
رییسجمهور منتخب در اولین بیانیه خود در قامت یک رییسجمهور تلاش برای شنیدن صدای مردم را پیگیری میکند و میگوید: «من به همه آنان که در این انتخابات نیامدند هم میگویم موعد دیدن شما و حرفهای شماست. زمان دغدغهها و نگرانیهای یکدیگر و زمان گفتوگو برای ایران است. دولت منتخب و حکومت باید بدانند که چه میگویید و چرا نیامدید. وقتی نهاد انتخابات صورت سالم و رقابتی موثر بیابد، قطعا رای زبان اصلی گفتوگو میشود.» با تکرار این نکته در اولین بیانیه رییسجمهور، این مقوله از یک شعار تبلیغاتی خارج و به برنامه جدی دولت او تبدیل شد. پزشکیان در مناظرههای انتخاباتی خود هشدار داد که نباید اعتراض، غایبان انتخابات مصادره شود. کاری که در انتخابات 1400 شد و بخشی از حاکمیت به جای شنیدن صدای مردم، آن غیبت بزرگ را در یک حد کارزار تبلیغاتی تنزل داد و به نام حسن روحانی نوشت تا انتقام خود را از رقیب سیاسی گرفته باشد. برخلاف تلاش برخی رسانهها، غایبان انتخابات یکدست نیستند؛ تحریمیها خود به چندین گروه تقسیم میشوند که بعضا در برابر یکدیگر قرار دارند، اما این حقیقت چیزی از اهمیت غیبت اکثریت مردم در رویداد انتخابات، آنهم برای نظام سیاسیای که مشارکت را رکن اساسی خود میداند، کم نمیکند. اما در منظومه فکری دولت پزشکیان چه بایدها و نبایدهایی برای شنیده شدن صدای مردم وجود دارد؟