کتاب و اندیشهنقد و تحلیل

چرا فیلم‌های جدی در گیشه ایران شکست می‌خورند؟

علی مصلح | سینماهای ایران بعد از حدود یک سال و نیم تعطیلی و رکود ناشی از همه‌گیری کرونا از تابستان امسال به آرامی به وضعیت عادی فعالیت بازگشتند و حتی شیوع موج پنجم همه‌گیری باعث تعطیلی آنها نشد. اما حالا بعد از شش ماه به نظر می‌رسد استقبال از فیلم‌های ایرانی که طی دهه ۱۳۹۰ به تدریج رو به افول بود، در دوران پسا کرونا ضعیف‌تر هم شده است؛ بخصوص برای فیلم‌های جدی که خارج از دایره آثار کمدی عامه‌پسند قرار می‌گیرند.

رویگردانی مردم ایران از سینما رفتن حتی دامن‌گیر فیلم جدید اصغر فرهادی هم شده و «قهرمان» به یکی از کم‌مخاطب‌ترین فیلم‌های او در داخل ایران تبدیل شده است. این فیلم که تابستان امسال جایزه بزرگ جشنواره کن را برد و در فهرست نامزدهای اولیه جایزه اسکار در رشته بهترین فیلم بین‌المللی قرار گرفته و فروش جهانی‌اش به مرز دو میلیون دلار رسیده است، بر اساس آمار منتشر شده در سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) اندکی بیش از ۱۱ میلیارد تومان در ایران فروش کرده است؛ معادل ۴۶۱ هزار تماشاگر. از آغاز اکران «قهرمان» در ایران بیش از ۸ هفته می‌گذرد.

برای آن که مشخص شود این رقم فروش برای فیلمی از اصغر فرهادی تا چه اندازه پایین است، باید به فروش و تعداد تماشاگر فیلم قبلی او ارجاع داد. «فروشنده» در سال ۱۳۹۵ پرفروش‌ترین فیلم سال گیشه سینمای ایران شد. با فروش بیش از ۱۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان که با توجه به متوسط قیمت بلیت سینما در آن سال، نزدیک به دو میلیون نفر در سالن‌های سینما به تماشای آن نشستند. «فروشنده» طی ۱۶ هفته به این ارقام دست یافت و حالا «قهرمان» در نیمی از آن مدت حدود یک چهارم تماشاگر فیلم قبلی فرهادی را به سینماها کشانده است.

‘بی‌همه‌چیز’؛ قربانی بعدی رکود اکران

فیلم اصغر فرهادی تنها اثر ناکام اکران این روزهای سینمای ایران نیست. فیلم “بی‌همه‌چیز” به کارگردانی محسن قرایی که در آن بازیگران مشهوری از پرویز پرستویی و هدیه تهرانی تا باران کوثری و هادی حجازی‌فر بازی می‌کنند، طی دو هفته نمایش در سینماها فقط چهار میلیارد تومان فروخته و ۱۶۶ هزار تماشاگر داشته است. “بی‌همه‌چیز” یکی از پرسروصداترین فیلم‌های جشنواره فجر سال گذشته بود که تولیدش در سال ۱۳۹۸ آغاز شد و سال گذشته آماده نمایش شد. تهیه‌کننده این فیلم گفته است هزینه تولید آن ۱۷ میلیارد تومان بود. بر اساس فرمولی که بر توزیع و اکران فیلم در ایران وجود دارد، یک سوم از درآمد بلیت فروشی هر فیلم سهم تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار می‌شود و به این ترتیب “بی‌همه‌چیز” برای بازگرداندن سرمایه تولیدش باید بیش از ۵۰ میلیارد تومان در گیشه فروش کند.

این سومین فیلم سینمایی محسن قرایی بعد از “خسته نباشید” و “سد معبر” است که بر اساس نمایشنامه مشهور “ملاقات بانوی سالخورده” نوشته فردریش دورنمات ساخته شده است، اما به شکل آشکار با نگاهی به وضعیت امروز جامعه ایران ساخته شده و حتی از نماد انگشت جوهری اهالی روستای محل وقوع داستان استفاده کرده تا به شکل نمادین به انتخابات و رای دادن مردم ایران در سال‌های اخیر اشاره کند و نارسایی‌ها را متوجه همین تصمیم‌ها کند.

از زمان اولین نمایش در جشنواره فجر سی و نهم منتقدان نقدهای زیادی به شیوه اقتباس و نحوه نمایش مردم در این فیلم وارد دانستند. در نخستین روزهای اکران عمومی هم جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده فیلم خبر داد که حوزه هنری برای نمایش این فیلم در سینماهای تحت مالکیت خود به سازندگان اعلام کرده برخی صحنه‌های فیلم باید “حذف” شود. اما حتی این جنجال‌ها هم باعث نشد مردم از اکران این فیلم که در بیش از ۲۷۴ سالن در سراسر ایران به نمایش درآمده، استقبال چندانی کنند.

وضعیت فروش سایر فیلم‌ها

“آتابای” ساخته جدید نیکی کریمی که از ابتدای آبان روی پرده سینماها رفته است، تا به حال ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان از گیشه درآمد داشته است. این رقم برای فیلمی که به زبان ترکی ساخته شده و با زیرنویس فارسی پخش می‌شود و داستان سرراست و لوکیشن‌های شهری ندارد، به نظر قابل قبول می‌آید. انتشار برخی عکس‌ها و ویدیوها در هفته‌های اخیر نشان می‌داد که مردم استان‌های آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل از نمایش آن استقبال کرده‌اند. حضور بازیگرانی مانند هادی حجازی‌فر، جواد عزتی و سحر دولتشاهی هم موثر بوده است. ولی این میزان فروش هم بعید است هزینه تولید فیلم را بازگرداند.

“منصور” که داستانش درباره منصور ستاری فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی است و “گربه سیاه” که داستانی اجتماعی درباره جوانان دارد، دیگر فیلم‌های جدید اکران شده هستند که به ترتیب حدود سه میلیارد و یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان فروش کرده‌اند. همچنین فیلم ترسناک “پوست” به کارگردانی برادران ارک که در جشنواره فجر دو سال پیش برای اولین بار به نمایش درآمد، بعد از دو ماه و نیم کمی بیش از ۸۰۰ میلیون تومان فروخته است. فیلم “صحنه‌زنی” به کارگردانی علیرضا صمدی که در جشنواره جهانی فجر جایزه کارگردانی گرفته بود و از اول دی اکرانش آغاز شده، در هفته اول حدود ۷۰۰ میلیون تومان فروخته است.

نکته قابل تامل دیگر این که فیلم جدید شهرام مکری “جنایت بی‌دقت” که در ۷۱ سالن اکران شده، بعد از حدود ۲۰ روز کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان بلیت فروخته است. این در حالی است که “ماهی و گربه” از ساخته‌های قبلی آقای مکری در قالب طرح اکران “هنر و تجربه” و با تعداد سالن کمتر و بلیت بسیار ارزان‌تر در سال ۱۳۹۳ حدود یک میلیارد تومان درآمد کسب کرد.

فیلم‌های “خون شد” مسعود کیمیایی و “خورشید” مجید مجیدی که از ابتدای سال ۱۴۰۰ اکران شده بودند، قربانی تعطیلی زودهنگام سینماها در فروردین شدند و حتی بعد از بازگشایی سالن‌های سینما توفیق چندانی در جذب مخاطب نداشتند. تعداد تماشاگران فیلم آقای کیمیایی در اکران حتی به ۹ هزار نفر نرسید و کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان فروخت و فیلم مجید مجیدی هرچند وضعیت بهتری داشت، اما فروشش در مرز یک میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان متوقف ماند.

فقط کمدی‌ها می‌تازند

در این شرایط فقط دو فیلم کمدی توانسته‌اند تا حدی تماشاگران را به سالن‌های سینما بکشانند. “دینامیت” ساخته مسعود اطیابی که از تیر ماه اکران شد، تا به حال ۳۸ میلیارد تومان فروخته است. استقبال از این فیلم کمدی با بازی پژمان جمشیدی و احمد مهران‌فر باعث شد پخش‌کنندگان فیلم مدعی شوند در میانه شیوع گسترده سویه دلتای کووید-۱۹ در ایران، مردم هنوز سینما رفتن را دوست دارند و صاحبان سایر فیلم‌ها تشویق شدند آثارشان را به نمایش بگذارند.

“گشت ارشاد ۳” به کارگردانی سعید سهیلی بعد از ۴۰ روز نمایش به بیش از ۳۰ میلیارد تومان درآمد رسیده است. استقبال از این فیلم باعث شد فروش متوسط فیلم اصغر فرهادی بیشتر به چشم بیاید چون فیلم آقای سهیلی ده روز بعد از “قهرمان” اکران شد و تا به حال حدود سه برابر بیشتر تماشاگر جذب کرده است.

ایران
توضیح تصویر،فروشنده

موفقیت فیلم‌های کمدی عامه‌پسند در طول دهه ۱۳۹۰ ادامه داشت. آخرین باری که یک فیلم “غیر کمدی” پرفروش‌ترین فیلم سال شد، به سال ۹۵ برمی‌گردد که “فروشنده” صدرنشین شد. بعد از آن سلطه کمدی‌ها بر گیشه سینمای ایران تشدید شد. مثلا در سال ۹۶ پنج فیلم اول جدول فروش سالانه کمدی بودند. در سال ۹۷ کمدی “هزارپا” در حالی پرفروش‌ترین فیلم سال شد که درآمدش از گیشه بیش از دوبرابر درآمد دومین فیلم پرفروش سال بود. همچنین در سال ۹۸ هرچند سه فیلم بیرون از ژانر کمدی در جمع شش فیلم پرفروش سال بودند، اما کمدی “مطرب” با اختلاف زیاد پرفروش‌ترین فیلم سال شد. اکران سال ۹۹ به دنبال همه‌گیری کووید-۱۹ عملا تعطیل شد و تنها فیلم کمدی مهم اکران شده قسمت دوم “خوب، بد، جلف” بود.

تهدید اصلی: همه‌گیری کرونا یا دلزدگی طبقه متوسط؟

هرچند طی سال‌های اخیر گیشه سینمای ایران در تسخیر کمدی‌ها بوده اما این فیلم‌ها فقط به قصد فروش ساخته می‌شوند. بسیاری از این آثار پرفروش نه در جشنواره فجر به نمایش درآمدند و نه بازتابی خارج از گیشه داشتند و به همین دلیل موج اجتماعی درست نکردند. این در حالی است که فیلم‌هایی مانند “فروشنده”، “ابد و یک روز”، “سرخپوست”، “به وقت شام” و “شبی که ماه کامل شد” نه تنها در گیشه موفق بودند، که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به بحث‌های جدی و داغ دامن می‌زدند. این فیلم‌ها چه در بخش خصوصی و به دست فیلمسازان مستقل ساخته شده بودند و چه با سرمایه نهادهای حکومتی و امنیتی، برای سازندگان و مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی به نوعی “اعتبار” می‌سازند. اما موفقیت فیلم‌های کمدی در گیشه چنین “اعتباری” ندارد و حتی رئیس جدید سازمان سینمایی در همان هفته‌های اول آغاز مسئولیتش در دیدار با نمایندگان مجلس گفت که در این دولت برای فیلم‌هایی که آنها را “سخیف و مبتذل” خواند، مجوز ساخت صادر نخواهد شد و اشاره او به همین کمدی‌های عامه‌پسند است.

ایران
قهرمان

شکست فیلم‌هایی مانند “قهرمان” و “بی‌همه‌چیز” در گیشه که از نمادهای موفقیت سینمای ایران در جشنواره‌های خارجی و داخلی‌اند و نگاهی به وضعیت اجتماعی امروز ایران دارند، زنگ خطر را برای سینمای ایران به صدا درمی‌آورد. اگر قرار باشد حتی نام اصغر فرهادی تضمین بازگشت سرمایه نباشد یا یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های جشنواره فجر در اکران عمومی با استقبال سرد مردم مواجه شود یا فیلم شهرام مکری نتواند تماشاگران علاقه‌مند به فیلم‌های تجربی و هنری را به سینما بکشاند، چشم‌اندازی تیره و تار رقم خواهد خورد.

ایران
توضیح تصویر،دینامیت

با توجه به موفقیت تجاری “دینامیت” و “گشت ارشاد ۳” در اکران امسال، استقبال سرد از فیلم‌های جدی‌تر را نمی‌توان فقط به گردن همه‌گیری انداخت. به نظر می‌رسد طبقه متوسط شهری ایران که در سال‌های اخیر به سینما رفتن وفادار مانده بود، همزمان با افزایش مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دیگر علاقه‌ای به تماشای تصاویر کنترل شده جامعه ایران بر پرده سینما نیست. تشدید سانسور در دو دولت حسن روحانی که بر خلاف وعده‌های انتخاباتی‌اش بود و منجر به تولید فیلم‌های خنثی و عقب‌تر از مطالبات اجتماعی شد، ناامیدی از سینما به عنوان رسانه‌ای همراه با توقعات طبقه متوسط را بیش از پیش دامن زد.

به علاوه، اتفاق‌هایی مانند سرکوب خونین مردم در آبان ۹۸ و سرنگونی هواپیمای اوکراینی با موشک‌های سپاه پاسداران که چند هفته قبل از برگزاری جشنواره فجر سی و هشتم به شکل گیری مطالبه تحریم جشنواره در شبکه‌های اجتماعی انجامید و از طرف سینماگران حاضر در جشنواره پاسخی نگرفت، سینما را به شکل کم‌سابقه‌ای از چشم طبقه متوسط ناراضی از وضعیت موجود -تنها تماشاگران بالقوه محصولات سینمایی- انداخت. بلافاصله بعد از این تحولات، همه‌گیری کرونا سالن‌های سینما را تعطیل کرد و حالا بعد از دوسال سینمای ایران باید با تبعات مجموعه این اتفاق‌ها دست و پنجه نرم کند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا